{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی اداکردن، تلفظ در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی اداکردن، تلفظ کردن، اظهارکردن، بیان کردن، بصراحت , گفتن، اعلام کردن, معنی اداکردن، تلفظ کردن، اظهارکردن، بیان کردن، بصراحت پ گفتن، اعلام کردن, معنی اbاlcbj، تgt' lcbj، ا'iاclcbj، fdاj lcbj، fwcاpت , ;tتj، اugاk lcbj, معنی اصطلاح اداکردن، تلفظ کردن، اظهارکردن، بیان کردن، بصراحت , گفتن، اعلام کردن, معادل اداکردن، تلفظ کردن، اظهارکردن، بیان کردن، بصراحت , گفتن، اعلام کردن, اداکردن، تلفظ کردن، اظهارکردن، بیان کردن، بصراحت , گفتن، اعلام کردن چی میشه؟, اداکردن، تلفظ کردن، اظهارکردن، بیان کردن، بصراحت , گفتن، اعلام کردن یعنی چی؟, اداکردن، تلفظ کردن، اظهارکردن، بیان کردن، بصراحت , گفتن، اعلام کردن synonym, اداکردن، تلفظ کردن، اظهارکردن، بیان کردن، بصراحت , گفتن، اعلام کردن definition,
معنی betrayal, ترجمه betrayal به فارسی, معنی پیرایشگر، دستکاری کننده، صاف کننده، زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالحروز، تادیب کننده
, ترجمه پیرایشگر، دستکاری کننده، صاف کننده، زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالحروز، تادیب کننده
به انگلیسی, معنی دنبال کننده، سراغ گیر، پی کننده، کشنده, معنی explosives, ترجمه explosives به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی